و هنوز ...

و هنوز فرعون

از کودکان و نوزادان

وحشت دارد

۲۵ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۴۵ ۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دشمن ما

دشمن ما ماشین ها هستن.
بهتره اسلحه ات رو سمت ماشین ها بگیری.

(دیالوگی از فیلم نابودگر 4)
۲۴ مرداد ۹۳ ، ۰۰:۵۶ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

پیام تبریک!

جناب آقای محمدرضا احمدآبادی

کسب مقام قهرمانی کشتی در مسابقات نونهالان کشور توسط جناب آقای دکتر سید ابوالفضل میرعلی، که به پاس زحمات و حمایت‌های شما بزگوار از ورزش کشتی صورت گرفت، را به شما و خانواده بزرگ ورزش سبزوار تبریک عرض می‌نماییم.

از طرف بچه‌های بلوک 7 شهرک توحید

سوال: 2 تفاوت بین عکس بالا و هر عکس دیگری که دلتان خواست پیدا کنید و برای ما بفرستید، به قید قرعه به هیچکس جایزه داده نمی‌شود، هر کی بفرسته بهش می‌دیم!

۱۹ مرداد ۹۳ ، ۰۱:۴۰ ۱۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰

هدیه‌ی شب مرگم

آخ که دلم گرفته است ...

دلم می‌خواهد شب تولدم باشد و هدیه‌ی تولدم سنگ قبری که تاریخ وفاتش یک روز بعد سالروز تولدم حک شده است، باشد. یعنی همان شب تولدم سرم را روی خاک بگذارم و بمیرم.

ولی کارهای نکردنی زیاد دارم.

هنوز کارهای نکرده و عقب افتاده زیاد دارم.

آخ خدا که چه قدر دنیایی‌ام.

حتّی سنگ قبر  تولدم را باید بیاورند تا بمیرم؟!

یعنی به همین سنگ قبر هم دل بسته‌ام.

به همین هدیه‌ی تولد؟!

آخ خدا که چه قدر دلم می‌خواهد گریه کنم.

دارم فرار می‌کنم. معلوم است نه؟!

از قیافه‌ام! از صحبت کردنم! از وبلاگم! از لباس پوشیدنم! از ...

آرزوی مرگم هم فرار است از مسئولیت‌هایم، معلوم است؟ خیلی؟!

خدیا ...

عاقبت به خیرم کن.

۱۲ مرداد ۹۳ ، ۰۱:۰۳ ۱۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

برادری آینه

آخ که دلم لک زده واسه این که بشینم جلوی یه آینه و باهاش حرف بزنم... +

۰۶ مرداد ۹۳ ، ۲۰:۰۷ ۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

پیتزای ایتالیایی!

با توجه به تصویر جواب بدهید؟

1. خورندگان این پیتزا، به به چه انگیزه‌ای سراغ کاغذ زیر این پیتزا رفته‌اند؟

الف) خیلی گرسنه بوده‌اند

ب) کاغذ از خود پیتزا خوشمزه‌تر بوده است

ج) کاغذ به پیتزا جسبیده بوده و توانایی جدا کردنش را نداشته‌اند

د) یکی از مواد لازم برای پخت پیتزای ایتالیایی کاغذ زیرش است. (اصلاً معروفه که می‌گن پیتزای ایتالیاییه و کاغذ زیرش!)

 

2. به نظر شما شغل اصلی آشپز این پیتزا چیست؟ چرا؟

الف) ساندویچی، چون عادت کرده است که دور ساندویچ ها را کاغذ بپیچاند، و لذا ترک عادت مرض است.

ب) الف و ب

ج) الف و ج

د) هنوز نفهمیده‌اید که نگارنده برای این سوال بیش از یک گزینه به ذهنش نرسیده و ب و ج و د الکی است. باز تا گزینه‌ی آخر می‌خوانید؟! بابا شما دیگه کی هستید.

 

3. بین تصویر بالا و تصویر ابتدایی، 5 تفاوت را کشف کنید.

(چیه؟! آزمون ندیدید که هم چهارگزینه‌ای باشه هم تشریحی؟!)

  این را هم بخوانید ...

۲۵ تیر ۹۳ ، ۰۵:۲۰ ۱۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

برای تعطیلی دفتر

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۴ تیر ۹۳ ، ۰۱:۳۷

ترس از نام

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، حمید اسماعیل‌زاده با صدور پیامی مقاوت جوانان شیعه در مقابل دشمنان داعشی را تبریک گفت.

متن پیام به شرح زیر است: 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

صحنه‌های نبرد جوانمردانه جوانان شیعه در عرصه‌ی استکبار جهانی که همراه با اخلاق اسلامی و انسانی و دلاوری‌ها بود، باعث سربلندی و غرور همه شیعیان شد.

اگر چه ترس از نام حریف، دامن عدالت داوران را گرفت و حق جوانان غیور شیعه را ندادند، امّا مردم دنیا، نجابت و شایستگی‌های فرزندان شیعه را دیدند، و واکنش‌ها در شبکه‌های اجتماعی، حکایت از تأثیر مردانگی‌ها و کشتار فجیعانه‌ی جوانان شیعه و قساوت قلب احرابیون داعشی، و نتیجه معکوس قضاوت‌های ناعادلانه دارد، چرا که ذات مردم همیشه با مظلوم است.

با تسلیت به خانواده‌ی شهدا و خداقوّت به مردم و جوانان شیعه به ویژه سربازان در صحنه‌ی نبرد، امیدوارم پیروزی‌ها در مقابل دشمن امروزی، روزافزون باشد.

 

***

راضی نیستم اگر کلمات این پیام را در گوگل جستجو کنید و به جاهایی خاص برسید و فکرهای خاص بکنید!

نمی‌دانید بدانید، خیلی خودنگهدار شده‌ام این روزها.

۰۶ تیر ۹۳ ، ۰۰:۳۶ ۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

3 ماه بدون تعطیلی

همه‌ی این پانصد و خرده‌ای کیلومتر یک طرف، این 150 کیلومتر آخرش یک طرف.

یعنی جانم به لبم رسید، کیلومتر به کیلومتر این مسیر را می‌شمردم و منتظر بودم که برسم.

بالاخره رسیدم، ساعت 12 و 51 دقیقه‌ی بامداد است و من بعد از دو ماه دوباره برگشتم به شهرم سبزوار.

فکر می‌کنم 3 ماهِ بدون تعطیلیِ سخت و البته شیرینی داشته باشم.

بیش از هر چیز، عاشق کویرم. به هیچ وجه شب و تماشای بی پایان ستاره‌های آسمان کویر را، عوض نمی‌کنم با هیچ چیز دیگر این دنیا.

واقعاً نمی‌فهمم، مردم شهری که آسمانش ستاره ندارد، از این دنیا چه لذّتی می‌برند.

۰۴ تیر ۹۳ ، ۰۱:۱۲ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

علاقه به تحصیل

بچه‌تر از حالا که بودم(دوران ابتدایی) امتحانات آخر سال که تمام می‌شد، با کتاب به مثابه‌ی یک دشمن خونی برخورد می‌کردم. فکر کنم همه‌مان همینطور بودیم، از مدرسه که برمی‌گشتم، تمام کوچه پر بود از برگه‌های کتاب که بچه‌های مشتاق علم و تحصیل در کوچه ریخته بودند.

یعنی شدت علاقه‌مان به تحصیل اینقدر بود!

***

به هیچ وجه به اینکه من ایّام امتحاناتم هست، ربط ندارد، فکر بی‌جا نکنید!

 

 اینجا رو هم حتماً ببینید

۲۹ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۳۰ ۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰