پاورقی,حمید اسماعیل زاده
برادری آینه
آخ که دلم لک زده واسه این که بشینم
جلوی یه آینه
و باهاش حرف بزنم...
+
مومن
آینه
۹۳/۰۵/۰۶
۰
۰
نظرات
(۶)
۰۷ مرداد ۹۳ ، ۰۰:۰۸
محمد دارینی
من که دلم لک زده بود برای اینکه یه بار بیام اینجا و یه مطلب خوب ببینم
۷ مرداد ۹۳، ۱۴:۰۰
پاسخ:
ایشاالله همیشه مطالب خوب ببینی توش
۰۷ مرداد ۹۳ ، ۰۰:۱۹
هادی سیاوش کیا
از مطالب نشریه مایه نذار.
(دومین هشدار)
۷ مرداد ۹۳، ۱۳:۵۹
پاسخ:
یعنی واقعا حرف دیگهای نداشتی بزنی؟!
۰۷ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۰۵
عمارگراف
سلام
آقا بیا دیگه میشینیم جلو همدیگه تا صبح زل بزن تو آینه کلی بحرفیم ... والا ...
اصنم به من سر نزن.نظر هم نذار.اصن هم طرح جنبش زکات رو نگاه نکن و منتشر نکن.اصن هم خودت برای زکات طرح نزن و منتشر نکن.
بعله ... :|
یا علی
۷ مرداد ۹۳، ۱۴:۰۰
پاسخ:
سلام،
آبم کردی رفیق...
آب
۰۷ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۴۰
علی زاهدی
با کی حرف بزنی ؟؟؟
۷ مرداد ۹۳، ۱۴:۰۰
پاسخ:
برادرم آینه
۰۷ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۲۲
یک بصائری
"مرگ بر آمریکا"
۰۸ مرداد ۹۳ ، ۱۷:۵۴
محمد دارینی
آیینه خیلی هم نباید راستگو باشد
من مایه رنج تو هستم، راست میگویی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در
بیان
ثبت نام
کرده اید می توانید ابتدا
وارد شوید
.
نام *
پست الکترونيک
سایت یا وبلاگ
پیام *
کد امنیتی *
ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته میشوند
نظر بصورت خصوصی ارسال شود
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک میباشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد
اخطار!
منوی اصلی
خانه
حمید اسماعیل زاده
پاورقی سابق
پیام های کوتاه
۲۴ مرداد ۹۳ , ۰۰:۵۶
دشمن ما
پیوندهای روزانه
مکتب اسلامی (جایی برای تحول در تعلیم و تربیت)
پنج پرسش بی پاسخ (قیصر امین پور)