۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ترجمه» ثبت شده است

ترجمه‌ای داستانی از یک دعا

یا من یعطی من لم یساله

بعضی از دعاها، قصه‌هایی دارند که شنیدن‌شان، و دانستن حال و هوایی که در آن، دعا از زبان معصوم شنیده شده است، به فهمیدن دعا خیلی کمک می‌کند.

یکی از روایات و حکایاتی که برای دعای معروف ماه رجب ذکر شده است، حکایت زیر است که شنیدنش، خواندن دعا را برای‌تان شیرین‌تر می‌کند. حکایتی که خود ترجمه‌ای داستانی از دعا است؛ داستان را بخوانید، و بعد دوباره دعا را بخوانید، آن‌وقت دعا برایتان جلوه‌ای دیگر خواهد داشت.

 •••••••••

محمد بن زید شحّام می‌گوید:

در مدینه بودم و در حال نماز که امام صادق علیه‌السلام من را دید. کسی را فرستاد و من را به پیش خود دعوت کرد. خدمت امام که رسیدم فرمود:

- از کجا آمده‌ای؟

- از کوفه، از دوستداران شما هستم.

- برای سفرت چه قدر توشه داری؟

- دویست درهم

- نشانم بده

درهم‌ها را نشان امام دادم و امام هم سی درهم و دو دینار به آن اضافه کرد و من را برای صرف شام به خانه‌اش برد. آن شب، شام را خوردم ولی شب بعدش به خانه‌ی امام نرفتم. روز بعد از آن شب، امام پیکی فرستاد و من را به پیش خود دعوت کرد. امام فرمود:

- چرا دیشب نیامدی؟ منتظرت بودم.

- چون پیکی از جانب شما نیامد، خدمت نرسیدم.

- من خودم به تو می‌گویم که تا وقتی که در این شهر هستی مهمان منی، نیازی به پیک نیست.

برای شام چه چیزی میل داری؟

به امام گفتم شیر می‌خورم و امام هم برای من گوسفندی شیرده خرید.

آن شب به امام گفتم که دعایی به من یاد بده و امام هم این دعا را به من آموخت:

یا من ارجوه لکل خیر ...

۱۰ فروردين ۹۶ ، ۲۳:۰۰ ۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

من را بر آتش حرام کن

 دعایی که دست کم روزی سه بار در ماه دلپسند رجب می‌خوانیم، دعای قشنگی است که حسّ خوب عبادت را به آدم هدیه می‌دهد.

دعا را روان و ساده ترجمه کرده‌ام، آن را بخوانید:

به نام خدای بخشنده و مهربان

ای آنکه برای هر خوبی‌ای، به او امید دارم؛

و هنگام بدی و نافرمانی، از خشم و نارضایتی‌اش ایمن و خاطرجمع هستم؛

ای کسی که در مقابل کم، زیاد می‌بخشد؛

ای کسی که می‌بخشد به آن‌که از او بخواهد،

و حتّی به آنکه از او نخواهد و او را نشناسد، از سر مهربانی و رحمت می‌بخشد؛

از تو خواهشی دارم،

تمام خوبی‌های دنیا و آخرت را به من ببخش؛

و از تو در خواست می‌کنم،

تمام بدی‌های دنیا و آخرت را نیز، از من دور کن؛

آخر، آنچه تو می‌بخشی، بی کم و کاست است؛

ای بخشنده،

از بخشش و کرمت،

بر من اضافه کن و بیفزا.

 

ای صاحب بزرگی و کرامت،

ای دارنده‌ی نعمت‌ها، و ای دارنده‌ی بخشش،

ای صاحب نیکویی و بی نیازی،

من را بر آتش جهنم حرام کن.

ادامه مطلب...
۱۰ فروردين ۹۶ ، ۱۷:۵۹ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

اوداج اربعه!

فرهنگ اصطلاحات طلاب

کتاب "فرهنگ اصطلاحات طلاب" از جهتی خبر از یک فاجعه می‌دهد و از جهتی هم، البته شاید! یک حرکت خوب و مفید است که باز هم آبستن همان فاجعه است.

تا قبل از اینکه مقدمه‌ی کتاب را بخوانم اینقدر بدبین نبودم و این کتاب را صرفاً یک کتاب فرهنگ، آن هم فقط و فقط برای طلبه‌ها می‌دانستم. یعنی این کتاب برای طلبه نوشته شده است تا اگر در ادبیّات تدریس اساتید و متون کتب به عباراتی از این دست برخورد کرد، بتواند به این فرهنگ رجوع کند و معنای اصطلاح یا لغت را بفهمد، که خب برای این نوشته نشده است.

امّا فاجعه آن جا بود که مقدّمه‌ی کتاب را خواندم: "شاید تا به حال، با فردی روحانی برخورد کرده‌اید و عباراتی را از او شنیده‌اید و معنای آن‌ها را به وضوح درک نکرده‌اید! ... که ادبیّاتی اختصاصی را برای آن‌ها به وجود آورده است."

یاد لطیفه‌ای افتادم، وقتی این مقدّمه را خواندم. لطیفه این بود: دو نفر بعد از نماز به سراغ امام جماعت می‌روند تا طریقه‌ی ذبح گوسفند را بپرسند. اوّلی می‌پرسد و امام جواب می‌دهد: فَری اوداج اربعه بید المسلم مع آلات الحدیدیة حلال و الا فلا. اوّلی از دوّمی می‌پرسد: امام چی گفت؟! دوّمی جواب می‌دهد: ساکت باش، امام دارن دعا می‌خونن!

 

کار به جایی رسیده که اینقدر با ادبیّاتی تخصصی و غیر معمول و حتّی در بعضی موارد ساختگی، صحبت کرده‌ایم که حالا باید کتابی چاپ بشود تا حرف‌هایمان را برای مردم ترجمه کند!

هدف و قصد نویسنده را نمی‌دانم، اصلاً هم وجود این کتاب را بد نمی‌دانم، که شاید نیاز هم باشد که در تاریخ بماند. ولی چرایی چاپ کتابی این‌چنین، سال‌هاست که آزارم می‌دهد.

البته این تخصصی صحبت کردن و استفاده از کلمات غیرفارسی فقط مشکل طلبه‌ها نیست، دانشجوهای رشته‌های پزشکی و کامپیوتر و ... هم به همین مرض مبتلا هستند.

۰۱ شهریور ۹۴ ، ۱۵:۳۵ ۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰