دوست داشتید این مقدمه را بعد بخوانید و اوّل بروید سراغ اصل مطلب؛
این روزها از بس که در قبض سوژه به سر میبرم، سوژکی هم که به ذهنم میرسد جیرهبندیاش میکنم که برای آخر ماه، یا اول هفته بگذارم روی وبلاگم، تا بی مطلب نماند.
این یادداشت را هم گذاشته بودم برای آخر سال، خوراک آخر سال است، ولی چون میدانم که اشتباه است این جیرهبندی، یادداشت آخر سال من را همین الآن بخوانید:
وقتی سوار بر کلیدهای صفحهکلید میشوم، زمان که میگذرد مطمئنم از عمرم حساب نمیشود، چون فطریترین و پاکترین کار عالم را انجام میدهم، ولی خب چهکار کنم که این تکنولوژی، مرا با کلمه و ورد و اندازة فونت و ... میشناسد.
مثلاً با محاسبهای که این نرمافزار عجیب و غریب ورد به آدم میدهد، حساب و کتاب عمر من از ابتدای سال تا 15 روز مانده به اتمام سال 1392 ظاهراً میشود این:
به طور میانگین بنده روزی 17 دقیقه مشغول نوشتن بودهام، آن هم در حجم روزی 3.48 کیلوبایت.
یکی از وصیتهای من این است که وقتی مردم، لب تابم را با نرمافزار ورد بگذارند داخل قبرم، آخر نکیر و منکر حرف حساب خوب حالیشان میشود.
این حساب و کتاب رو خوب اومدی انصافاً
البته نکیر و منکر که لپ تاپ نمیخوان.خودشون یه چیپ شنود توی تمام وسیله هامون دارن که اطلاعات رو آخر هر روز آپلود میکنه رو سرور خدا.البته اسکریپتی روش نصب کردن که اگه تا چند وقت بعدش توبه کنیم کلا shift+del میکنن!
موفق باشی
یا علی