سید مهدی عرفان مدرسه ای در قم تاسیس کرده برای دانش آموزان طلاب خارجی.
از ده دوازده کشور در مدرسه اش درس می خواندند.
مدرسه اش با نصاب آموزش و پرورش پاکستان بود.
حدود 7 سالی است که مدرسه را تاسیس کرده..
به شدت آدم گرم و شیرین و با انگیزه ای بود.
یک سید خوش سیما.
برای این مدرسه اش سختی های زیادی کشیده بود.
حتی بازداشت شده بود و چکش برگشت خورده بود و بدهکار بود و همه دارایی اش را خرج کرده بود و کلی تهمت و .. شنیده بود و بهترین زندگی مالی در هند را رها کرده بود خیلی چیزهای دیگر.
واقعا آدم متوکلی بود. مکان مدرسه ای که در خ عمار یاسر داشت را با توکلش اجاره کرده بود. میگفت آنجا را می خواستیم ولی نمیدادند، با زنم هر روز می آمدیم امام زاده کنار مدرسه و متوسل می شدیم و می گفتیم خودتان باید بدهید.
چون نصاب پاکستان را درس می داده خیلی ها متهمش کرده اند و تکفیرش کرده اند که چرا توی هندی نصاب پاکستان که دشمن ماست را درس می دهی.
وقتی از سختی هایی که در این هفت سال کشیده بود می گفت مدام می خندید.
با خودم گفتم از نعمات و برکات انقلاب اسلامی این است که یک طلبه را از کجای دنیا کشانده به ایران تا بیاید و اینجا بهره مند شود، و مع الاسف الشدید از بدبختی های انقلاب هم این است که آدمی را از آن سر دنیا بکشانی تا کشورت و بعد تا می توانی با ساختارهای فرسوده دولتی و اداری ات او را از زندگی سیر کنی!
دولت اسلامی ام آرزوست.
حالا حالاها با سید مهدی عرفان کار دارم، از مکتب اسلامی که برایش گفتم با آغوش باز پذیرفت، ادامه خواهد داشت ان شاالله ...