توی مسجدی بین راه سبزوار ـ مشهد مشغول خواندن نماز ظهر بودیم. غیر از ما مرد میانسالی داخل مسجد بود که با دستهای بسته نماز میخواند.
نمازش و نمازمان که تمام شد، آمد نزدیک و گفت:
- یه سؤال شرعی دارم حاجی
با تردید بهش گفتیم:
- خب برادر، مرجع شما فرق میکنه، ممکنه جوابی که به شما میدیم مطابق فتوای مذهب فقهی شما نباشه.
مرد سنّی گفت:
- مرجع ما شما علماء هستین، فرقی نمیکنه که حاجی.
جوابش را دادیم، تشکّر کرد و رفت. رانندهی وانت بود که خربزه بار زده بود. به درک و فهمی که آن رانندهی وانت، از وحدت و برادری مسلمانی داشت غبطه میخورم. چیزی که عدّهای هنوز نمیفهمندش.
از این خاطره میتوانید علیه برادر سنّی و اهل تسنّن هم استفاده کنید، به اندیشهی شما برمیگردد!