اصلا قرار نیست بچرخد،

وقتی که چرخشش

دارد کباب غاز و

لنز 7D را

از صورت و روده‌شان

دریغ می‌کند

اصلا قرار نیست بچرخد

وقتی که چرخشش

ناز و کرشمه‌ی سگان را

یا دست دادن

با حرامیان را

از چشم و دست‌شان

دریغ می‌کند

اصلا قرار نبود بچرخد

وقتی که گفتند

باید بچرخد

چرخ نان

چرخ هسته هم

هسته‌اش که در گلویمان گیر کرد

و بعض

بغض امانمان نمی‌دهد

***

اصلا چرخ یعنی چه؟

مگر چرخ کارخانه‌ی پوشک و دستمال کاغذی نانسی

از چرخ کارخانه‌ای که پدر آرمیتا و علی درست کرده بودند، بزرگ‌تر است؟

چرخ، چرخ، بچرخ و بچرخ و ...

اصلا چرخ‌ها چه فرقی با هم دارند؟

چرخ زندگی آقای مختلس

چرخ زندگی آقای آقازاده

چرخ زندگی آرمیتا و علی

چرخ زندگی ...

خب چرخ اگر چرخ است

باید بچرخد دیگر


این شعر رو سال‌ها پیش وقتی تاسیسات انرژی اتمی در زمان قبل از انقلاب تعلیق شده بود، سرودم. باور کنید. باور می‌کنید؟!