۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام حسین» ثبت شده است

گریز روضه‌‌ی سیاسی

احادیث شریفی از قبیل "لا یوم کیومک یا اباعبدالله" و "یا بن الشبیب ان کنت باکیا لشی فابک للحسین بن علی" پیش از آنکه صرفا‌‌‍‌‌ یک گریز روضه‌ای باشند یک شعار سیاسی هستند که می‌خواهند یک جریان را زنده نگه دارند، جریانی که حسین علیه‌السلام شریان حیاتی ‌آن است.

۱۱ آذر ۹۵ ، ۱۸:۳۲ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰

اربعین هالیوودی!

یا: عقب‌ماندگی در پیشتازی‌هایمان

خبرش را که شنیدم ابتدا کمی ذوق کردم. کارگردانی هالیودی با موضوع پیاده‌روی اربعین فیلمی سینمایی می‌سازد. به یاد فیلم محمد رسول الله ساخته‌ی مصطفی عقاد افتادم. کارگردانی هالیودی که فیلمش تا سال‌ها اجازه‌ی اکران در آمریکا را نداشت و هنوز بهترین فیلم برای بهترین شخص عالم است.

خبرش این بود: کاترین بیِگلو، کارگردان مشهور آمریکایی، برای ساخت فیلم «اربعین بزرگ» با هزینه‌ای بیش از 200 میلیون دلار، وارد شهره بصره عراق می‌شود تا در لحظات ناب این پیاده‌روی حاضر بشود.

همان اوّل سریع رفتم و زندگی‌نامه و آثار این زن را جستجو کردم. هر چه بیشتر می‌خواندم حرارت بدنم بالاتر می‌رفت.

کاترین بیِگلو در یک جمله خلاصه‌اش می‌شود این: کارگردانی با عِرقی آمریکایی که شهرتش مدیون همسویی‌اش با سیاست‌های دولت آمریکاست. کارگردانی با تعصبی خاصّ به کشورش و سیاست‌هایش. کارگردان فیلم "the hurt locker" و "Zero Dark Thirty" که همین دو فیلم کافی بود تا بفهمم چه اتفاقی دارد می‌افتد.

اوّلی یعنی هارت لاکر، فیلمی از چند سرباز آمریکایی در عراق است که وظیفه‌شان خنثی کردن بمب‌های کارگذاشته شده توسط تروریست‌هاست و مثلاً نجات جان مردم؛ و دوّمی هم عملیّات دستگیری اسامه بن لادن توسط نیروهای آمریکایی است، دستگیری‌ای که اصلش هم یک صحنه‌سازی بود چه برسد به فیلم سینمایی‌اش.

اوّلی برای کاترین بیِگلو کلّی هم جایزه اسکار همراه داشته است.

هنوز هیچ چیزی جز یک صفحه‌ی خبری از این فیلم در دسترس نیست که کاملش را می‌توانید در این سایت بخوانید و من هم هیچ قضاوتی نمی‌توانم بکنم ولی مطمئن هستم کسی که تعصب و پایبندی خودش را نسبت به سیاست‌های آمریکا در فیلم‌های اخیرش و حتّی فیلم‌های در دست ساختش، نشان داده است بعید است فیلمی بسازد که به نفع آمریکا نباشد. اربعینی از نگاه دوربین‌های آمریکا و کارگردانی با این سابقه چه خواهد شد!

البته در منبع خبر می‌خوانید که این کارگردان با یک تازه شیعه‌شده همکاری می‌کند و ایده‌ی اصلی فیلم از او بوده است. داستان شیعه شدن همکار کاترین، ساره بن بادیس، که به امام حسین علیه‌السلام نامه می‌نویسد و خوابی می‌بیند و بعد شیعه می‌شود، در کنار کارگردانیِ کسی مثل کاترین بیگلو چیزهایی است که کنار هم بودنشان بعید است چیزی باشد که به شیعه ربط پیدا کند.

از الآن حتّی حدس می‌زنم که مردم عراق را چطوری به تصویر خواهد کشید و اربعین را چگونه نشان خواهد داد.

بعد از خواندن این خبر، گشتی توی اخبار فرهنگی کشور خودمان زدم به این امید که مثلا یکی از کارگردان‌های کشورمان یا مثلا وزارت ارشاد یا یکی از بنیادهای فیلم‌سازی ایران بگوید که اربعین فرصت خوبی برای ساخت فیلم است. البته برای اینکه الکی دل خودم را خوش کنم این جستجو را انجام دادم و گرنه می‌دانستم هنوز فضای فرهنگ ما سر این دعوا دارد که بازیگران رفته به جم تی وی چه سرنوشتی خواهند داشت و فلان خواننده سنتی، گنج ایران است و او را وارد سیاسی بازی‌ها نکنید.

مطمئنم که کاترین بیِگلوی آمریکایی فیلمِ بالای 600 میلیارد تومانی‌اش را خواهد ساخت و سال‌ها هم می‌گذرد و هنوز دعوای ما در اینجا، سر این است که برای رفتن به کشور شیعه و همسایه باید ویزای 160 هزار تومانی بگیریم یا 180 هزار تومانی؟ و با ویزای قم و تهران از کدام مرز باید خارج بشویم؟ و یقیناً حرف از حذف ویزا دیگر خنده‌دار شده است چه برسد به حرف‌هایی بزرگ‌تر.

درود بر وظیفه‌شناسی و فرصت‌شناسی، در هر کجا و از هر کسی که می‌خواهد باشد.

۱۱ آبان ۹۵ ، ۱۵:۴۹ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

گوشواره‌ای از کربلا تا یمن

شاید اپیزود اوّل شاید هم دوّم

بوریس جانسون وزیر خارجه انگلیس در نشست روز چهارشنبه گذشته (5 آبان 95) مجلس عوام در پاسخ به درخواست متوقف شدن فروش سلاح به ریاض گفت: درصورتی‌که لندن تحت فشارها فروش سلاح را به عربستان متوقف کند دیگر کشورها با 'خوشحالی' به عربستان سلاح خواهند فروخت و جای انگلیس را پر خواهند کرد. (لینک خبر)

 

شاید اپیزود دوّم شاید هم اوّل

امام حسین علیه‌السلام که به شهادت رسید به خیمه‌های ایشان حمله بردند و کودکان و زنان را اسیر کردند و اموال را غارت. یک یزیدی سنگدل گوشواره‌ای از گوش دختربچه‌ای باز می‌کرد و در همان حال هم گریه.
وقتی زنی از اسرا از او پرسید چرا گریه می‌کنی؟! گفت: به خاطر مصیبتی که به شما آمده و غارتی که می‌شوید و ...
آن زن به او گفت: خب نکن.
گفت: اگر من نبرم دیگری می‌آید و می برد.

۰۷ آبان ۹۵ ، ۱۵:۳۶ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

روضه ی تاریکی

روضه‌خوان، روضه‌ی عصر عاشورا می‌خواند.

روضه‌ی تاریکی، گم شدن دختران، تازیانه، ترس، وحشت.

کسی از وسط جمعیّت اشاره کرد:

برق‌ها را کمی روشن کنید.

اهل روضه و کنایه فهم‌ها، گریه‌شان بیشتر شد.

دو مرتبه گفت.

گریه‌ی مستمعین بیشتر شد.

سه مرتبه گفت، این‌بار بلندتر:

آخر مسئولان شهر آمده‌اند داخل مراسم؛ نمی‌شود عکس بگیریم، روشن کنید.

۰۶ آبان ۹۳ ، ۱۰:۰۳ ۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

کودکِ استاد

موسی الرضا دانایی، کارشناس فرهنگیِ کانونِ پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مدرس اوریگامی (کاغذ و تا) در مراکز آموزش کانون، مدرس رسم نقوش هندسی در معماری اسلامی و ...

همه‌ی این اوصاف و مدارک، پشت کارت ویزیتی ثبت شده است که به تعداد 1000 تا چاپ شده و هنوز 980 تای آن در منزل موسی الرضا دانایی در حال خاک خوردن است.

قرار بود در یک نمایشگاه عاشورایی برای کودکان، با او همکاری کنیم، فقط اسمش را شنیده بودم و توصیفش را از اطرافیانم.

چهره‌ی بشّاش و لبخندی روی لب و موهای سپیدی داشت؛ امکان ندارد کودکی یا نوجوانی را در مسیرش ببیند و چند دقیقه‌ای او را سرگرم نکند.

عمرش را در کانون پروش فکری کودکان گذرانده و زندگی‌اش را وقف این کار کرده است.

در کارش متخصص است و از این‌که بعد از 50 سال عمر، هنوز با بچه‌ها بازی می‌کند و برایشان برنامه اجرا می‌کند خسته نیست و کسر شأن خودش نمی‌داند. خودش می‌گوید: «خیلی از دوستان و همکارانش مذمّتش می‌کنند که تو با این سنّ، چه به این کارها.»

با بچه‌ها زندگی می‌کند و از آنها چیز یاد می‌گیرد، اعتقاد دارد خود آدم هم رشد می‌کند. می‌گوید روزی دانش‌آموزی ابتدایی به او گفت: «آقا شما یک مشکل دارید و آن هم این است که وقتی قصّه می‌گویید صدایتان یک‌نواخت است.» گفت: «روانشناسی درس نخوانده بود آن دانش آموز.»

سال‌های سال است که با پدرش عهد کرده‌اند که آب را، فقط در حد ضرورت بخورند، چای، آبمیوه و هر نوشیدنی دیگری را شاید بخورند، ولی خوردن آب را به کمترین حدّ، قناعت می‌کنند.

در نمایشگاه به بچه‌ها نشان می‌داد چگونه لیوانی با تا زدن کاغذ درست کنند و می‌گفت: «از این به بعد، به یاد لب تشنه‌ی حسین آب بنوشید.»

به خانه‌اش که رفتیم، نمایشگاهی از کارهایش درست کرده بود، نمایشگاهی از حاصل عمر و زندگی‌اش.

برای تک تک کارهایش خاطره داشت و فلسفه و نکته‌ای تربیتی.

اگر مجال وبلاگم بود، بیش از اینها برای این مرد می‌نوشتم؛

خدا حفظش کند.

۰۹ آذر ۹۲ ، ۱۵:۳۷ ۱۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

خط کوفی

تقصیر کوفیان نیست که نسبت به علی بی‌وفایند،

تفصیر «خط»شان است، که ندارد،

و علی هم که نقطه بسم الله ...

  

 

شعر از دوست عزیزم هادی است، و این طرح گرافیکی هم از خودم.

۱۴ آبان ۹۲ ، ۰۸:۱۸ ۸ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰