شاید آخرِ یک سال همیشه بهتر باشد از اول آن سال.

شاید همیشه آخرین روزهای سال پرخاطره تر باشند از روزهای اول سال.

همیشه آخرین چهارشنبه‌ی سال را سور می‌گیرند.

آخرین جمعه این بار خیلی بهتر بود، بهتر از همه روزهای سالم.

آخرین جمعه، از آخرین پنجشنبه از، اولین روز سال از ...  نمی‌دانم؛

از همه‌ی این اولین و آخرین‌ها برایم بهتر بود. اصلاً انتظار نداشتم که آخرین جمعه‌ی سالم را این گونه بگذرانم، اما آبِ طلب نکرده مراد است.

در فکر همین چیزها بودم که صدای زنگ ساعتِ حرم من را متوجه خودش کرد؛ 1، 2، 3، 4، 5، 6، 7، 8، 9، ده تا شاید هم یازده تا شد، از اینجا نمی‌توانم صفحه ساعت صحن انقلاب را ببینم، ولی فکر کنم ده تا بود.