دوشنبه 2 اردیبهشت 98 جلسه ای هماهنگ شد تا خدمت حضرت علامه سیدمحمدصادق طهرانی حسینی برسیم، جلسه در محل دفتر ایشان در شیرازی 10 در مشهد بود.
چند ماه پیش که بنده در یکی از جلسات طبی حاج آقا محمدعلی تبریزیان در مورد مکتب اسلامی صحبت کردم، یکی از خانواده های آن جلسه در دفتر علامه رفت و آمد داشته و رابط هماهنگی این جلسه پربرکت شد.
غیر از حضرت علامه حجج اسلام وکیلی و نمازی هم تشریف داشتند و ظاهرا بنا بود حجت الاسلام واسطی هم حضور داشته باشند.
علامه خیلی مهربان و صمیمی و بدون هیچ تشریفاتی که خیلی از هم طرازانش برای خود قائلند بشقاب ها را زیر بغل گرفته بود و وارد شد.
محمد آقا مکتب را توضیح داد، خیلی شفاف و سریع و بدون پیچیدگی.
ایشان هم صبحتشان را با تحسین کار مکتب آغاز کردند و بعد نکاتی را فرمودند.
جالب بود که در خلال آن بحث های کلی و معرفتی به مباحثی جزئی هم اشاره می کردند که مثلا سفرهایتان را با قطار انجام بدهید که امنیتش بیشتر است یا در سفرها نظارتتان را بیشتر کنید از زمانیکه در حضر هستید، یا اینکه عدم تفکیک سنی خوب است و اشکالی ندارد لکن نظارت در بچه هایی که با مسائل بلوغ درگیرند باید بیشتر باشد.
آخر کار هم خیلی ساده و غیرقابل منتظرانه فرمودند حاج آقای زمانی مسئولیت همه فرزندان طلاب را به عهده دارند و برنامه ریزی کنند که این طرح مکتب اسلامی شروع بشود و مشکل جا و مکان هم نداریم و اینجا در اختیار این کار و حتی اساتیدی هم هستند برای این امور.
در خلال بحث ها صحبت های پراکنده ی دیگری هم در مورد قرآن و توحید، عرفان و فلسفه، مکتب تفکیک، سقط جنین و غربالگری، گلستان و ... هم شد.
خاندان علامه طهرانی مصداق آن روایت هستند که می فرماید بندگانی از خدا هستند که مردم آنها را نمیشناسند ولی خدا آنها را می شناسد، چراغ هدایت امت و بشریت هستند.
پدر ایشان کتاب رساله نکاحیه را در غربت نوشت و اثرش را امروز داریم مشاهده می کنیم، ایشان هم در مشهدی که مکتب تفکیک است و مهد تقابل با عرفان و فلسفه اینگونه طلاب را گرد خود در مشهد جمع کرده آن بدون هیچ هیاهو و حاشیه و سر و صدایی.

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : خوشا بنده گمنامى که او را خدا بشناسد و مردم نشناسند. اینان چراغهاى هدایت و چشمه هاى دانشند که هر فتنه تاریکى به سبب وجود آنها برطرف مى شود؛ نه سخن پراکن و پخش کننده اسرارند و نه نا فرهیخته و ریاکار.