بعد از داستان مشق شب و صحبت های آیت الله سبحانی:
اول) 
با همه خدماتی که مراجع به اسلام و مسلمین کرده اند، بیشترین ضربه را نیز از ساده لوحی برخی از همین مراجع خورده ایم، مثل آقای منتظری و ...
اینکه یک عده برای کم نشدن سود مالی شان به راحتی مرجع و عالم و روحانی را فریب می دهند جای خنده تلخ دارد.
دوم)
مشق شب در کجای سیره و متن قرآن و حدیث هست؟
تکلیف گرا بودن و بیکار نبودن یکی از واجبات است و در این شکی نیست، ولی چون عرضه نداشته ایم و نتوانسته ایم از متن روایات و قرآن مشغولیت های صحیح را برای بچه هایمان تعریف و اجرا کنیم باید آنها را به کاری لغو و بیهوده مثل مشق نوشتن وادار کنیم؟
کار کردن، تجارت، فراگیری قرآن (نه فقط خواندنش بلکه تعلیمش)، مهارت زندگی و آماده سازی برای ازدواج و ... از مواردی است که در روایات به آنها اشاره شده است.
سوم)
می شود با کمترین مشق (مشق مرسوم) بهترین نتیجه ها را گرفت، من جایی میشناسم بچه هایش هیچ مشقی ندارند و خیلی هم از بچه هایی که روزی چندساعت مشق می نویسند موفق تر هستند. به وبلاگش سر بزنید.
یک خاطره از مکتب اسلامی:
متن زیر بخشی از یک مکالمه بین من و یکی از والدین است:
- حاج آقا بچه مون توی خونه مشق نمی نویسه چیکارش کنیم؟
- خب مشکلی توی درس هاش داره؟
- نه حاج آقا همه رو هم بلده، غلط املایی هم نداره، ولی توی خونه همش بازی می کنه.
- خب بعد از ظهرها بفرستین بره جایی سر کار.
- یعنی اشکالی نداره مشق نویسه؟
- به نظر خودتون اشکالی داره! وقتی همه چی رو بلده. شما بیگاری  میخواین ازش بکشین؟! باید کار مفید انجام بده نه اینکه فقط سرش گرم بشه.
چهارم)
عنوان هم از این باب بود که خودم روحانی هستم و در همین انقلابم و هر چه بگویم تفیست سر بالا، لکن باکی نیست، درست خواهد شد.