آیت الله مکارم، از حوزه علمیه ای حرف می زند که دیگر نیست، و رحیم پور ازغدی از حوزه ی علمیه ای نقد می کند که حالا هست.
نه حوزه علمیه ی الآن به اقصی نقاط کشور و دنیا مبلغ می فرستد و نه این حوزه محل پرورش امام خمینی رحمه الله بوده است.
اینکه هر سال تعداد کثیری از طلاب به تبلیغ در نقاط مختلف کشور می روند از لطف حوزه نیست که از همت خود طلاب است و اگر به خود حوزه بود تبلیغ در اهمیت دست چندم بود؛
تصور کنید شما به عنوان یک طلبه با انگیزه می خواهید به تبلیغ بروید، خب حوزه برای شما چه کار می کند؟ تا 6 سال اوّل حوزه که حق ندارید به تبلیغ بروید و کلاس ها برقرار است و غیبت در کلاس هم که منجر به حذف و ... می شود. در سال های بعدی هم دو حالت دارد یا در موسسه تخصصی هستید یا به صورت آزاد مشغول به تحصیلید. اگر در موسسه هستید 90 درصد موسسه های حوزوی قم، به بهانه اینکه فعلا طلاب مراکزشان باید به طور فشرده دوره هایی را بگذرانند در ایام تبلیغی کلاس برگزار می کنند و طلاب نمی توانند به تبلیغ در شهرستان ها بروند، نمونه بارز این موسسات، موسسه ای است که منتسب به آیت الله مکارم است و چند سالی است کارش را به طور گسترده شروع کرده است.
اگر هم طلبه آزاد باشید که باز هم حوزه خیلی به شما لطف کند در محرم و رمضان کلاس ها را تعطیل می کند و شما باید فقط در همین دو فرصت به تبلیغ بروید.
از موانعی هم که بر سر راهت می گذارند که حرف زیاد است، اگر طلبه ای احساس نیاز کند که تبلیغ در یک روستا یا شهر یا فلان نقطه ی این دنیا اولویت دارد بر قم ماندن، کمترین نتیجه اش قطع شدن شهریه و ما بقی مزایای مرکز مدیریت است.
و اما تاریخ گواه می دهد که همین حوزه حالا، چه قدر جلوی امام خمینی رحمه الله ایستاد و مانعش شد و این قصه شرح مفصل می خواهد و حوصله برای خواندن و شنیدنش.
ولی این حوزه از زمانی که بوده تا حالا که هست، به دوش چند طلبه ساده و مخلص و عالم و عامل بوده است نه به دوش خیلی از صاحب لحیه های دفتر و دستک دار. اکنون هم قوام حوزه به همان چند نفر است که ویژگی هایش را گفتم.