گاهی آن قدر درگیر یک مسئله یا کار می شوم که همه چیز را از دریچهی آن میبینم. خوب یا بدش را فعلاً نمیدانم.
موارد زیادی برایم پیش آمده، سادهترینش وقتی است که روی کتابی خاص، یا درسی خاص تمرکز دارم؛ امّا افتضاحترین جایش وقتی است که دارم روی پروژهی اَدوبی فلش کار میکنم (منظورم نرم افزار ادوبی فلش است، که برای ساختن وبسایت و انیمیشن و ... به کار میرود)، آن وقت دیگر تمام دنیا را فلش میبینم.
چند روز پیش داشتم سجاد، برادرزادهام را میخواباندم، به راحتی نمیخوابید، به هر ترفندی دستآویز شدم تا بخوابانمش، بالاخره خوابید؛ اما این وسط یک لحظه فکر کردم که سجاد با اکشن اِسکِریپت [1]3 میخوابد یا با 2؟ که بلافاصله از این فکر خندهام گرفت.
ها؟! میشه یعنی؟!