سبد کالا خیلی سنگین است
پدرم وقتی با سبد کالا به خانه آمد خسته بود
مادرم مثل همیشه برای رفع خستگی پدر
اوّل چای نیاورد
اوّل با پدر در آشپزخانه پچ پچ کرد
بعد هم چای آورد
چای پدر سرد شد
مادر عوضش کرد
فکر میکردم پدرم خیلی زور دارد
آخر وقتی رفتم سبد کالا را بلند کردم
وزنش اندازهی یک جعبهی سیب بود
برای من که سنگین نبود