::. گریز از مرکز!
صبح روز دوشنبه پیادهروی شروع شد. پیادهروی من از عمود 1 نبود. پیادهرویام از عمود 44 بود؛ یعنی 44 عمود بعد از شهر نجف بود![1] دلیلش هم این بود که دو روزی که در نجف بودم در منطقهای که 10 کیلومتر با حرم فاصله داشت ساکن بودم، و پیادهروی را از همانجا شروع کردم.
دلم میخواست مسیر پیادهرویام را از همان ابتدای شهر آغاز کنم ولی خیلی هم بد نشد. محلهای که از آن عبور کردم تا برسم به جادّهی اصلی از یک روستا میگذشت. در آنجا با صحنهای مواجه شدم که ذوق زده شدم و خوشحال شدم که از این مسیر آمدهام. در کنار مسیر پیاده روی زوّار چندتا پسربچه طنابهای محکمی را به یک تیرآهن وصل کرده بودند و و سر دیگر طناب را دور کمرشان بسته بودند و با استفاده از نیروی گریز از مرکز! تاب میخوردند. هیجان و جذّابیت قشنگی این بازی داشت. نه کربلا، نه نجف و نه حتّی در کاظمین، یک شهربازی یا پارک با وسایل بازی به چشمم نخورد. از ابتکار این بچهها ذوقزده شدم.
***
این سفر، اوّلین سفر من به کربلا با پای پیاده بود. دوربینم را از کیفش بیرون آوردم و بندش را در گردنم انداختم و عکّاسی را جدّی شروع کردم. این دوربین داخل کیفش نمیرفت تا آخر شب.
گاهی از اتفاقّاتی که هنگام عکّاسی میافتاد لذّت میبردم. وقتی از کسی یا حتّی از چیزی شروع میکردم به عکّاسی، مثل هرجای دیگر دنیا مردم جلوی دوربین عکسالعمل خاصّی داشتند. گاهی این عکسالعملها کمک میکرد به قشنگ شدن عکسم مثل این عکس. پدر این بچهها که عراقی بودند، وقتی دید که من مشغول عکاسی از بچههایش به همراه ویلچر هستم، عکس مقام معظم رهبری را به دست یکی از بچههایش داد و همین دادنِ عکس را شکار کردم.
گاهی هم این ژست گرفتنها جلوی عکس، عکس را خراب میکرد، مثل این عکس. فرد پشت سری اصرار داشت که داخل عکس بیفتد.
***
اتفاق جالبی که امسال افتاده بود، این بود که هر موکب شناسنامه داشت و این شناسنامه را در معرض دید مردم میگذاشت. مثل این موکب که تابلویی بالای سرش نصب کرده است و عدد ستونی که آن موکب در آن مستقر است، نام صاحب موکب و حتّی شمارهی موبایل صاحب را در آن نوشتهاند.
***
همان دو روزی که نجف بودم، پایم آبله زد. خیلی اذیّتم میکرد، مانده بودم چگونه دردش را تحمّل کنم در این مسیر پیاده روی. هر طور حساب میکردم با این همه درد پا و کتفم، امکان نداشت برسم.
[1] از داخل شهر نجف که به سمت کربلا راه بیفتی، عمودها شروع میشوند تا به عدد 180 برسند، از آنجا مجدد از صفر شروع میشود. پس با این حساب که ما عمود 44 بودیم، میشود 180 بعلاوهی 44 عمود بعد از نجف.