طبق شواهد و قرائن، وبلاگ اینجانب در 24 ساعت گذشته آمار بازدیدش صفر بوده است، اگر این آمار صحت داشته باشد، یعنی که بنده مردهام ولی چون بدنم هنوز گرم است، خودم حالیم نیست.
طبق شواهد و قرائن، وبلاگ اینجانب در 24 ساعت گذشته آمار بازدیدش صفر بوده است، اگر این آمار صحت داشته باشد، یعنی که بنده مردهام ولی چون بدنم هنوز گرم است، خودم حالیم نیست.
گویند روزی عربی امروزی، خاکبرسریِ زیادی تناول نمود و از فرط شکم درد وقتی در مجلسی مادرِ زیبارویش را دید، بگفتا:
«پدر، تو یک غاصب هستی، این بانوی زیبا را فریب دادی و به ازدواج خود درآوردی و نگذاشتی که من با او ازدواج کنم.»
جمع همه، بخندیدند و مادر رویش کمی سرخ شد و پدر هم بین انگشت شست و سبابهاش را دندان بگرفت.[1]
حکایت مربوط:
«امیدواریم ایران به این موضوع و این اختلاف و این اشغال! (جزیره ابوموسی و تنب کوچک و بزرگ و این چیز ها دیگر) نه تنها به عنوان مانعی در برابر بهبود و گسترش روابط با امارات بلکه به عنوان مانعی در برابر روابط کشورهای عربی با ایران بنگرد.»
+عکس کاملاً تزئینی میباشد.