اتفاقی که شاید دیگر هیچ‌وقت در عمرم تکرار نشود.

بین این جمع باصفای هیئت دانش‌آموزی، دیشب بهترین شب را تجربه کردم.

شب شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها در کنار شهیدی 18 ساله که بعد از 30 سال، 8 تکه استخوانش را، برایمان آورد تا مهمانش باشیم.

فارغ از همه‌ی این ادبیّات‌هایی که در مورد شهید و شهادت استفاده می‌کنند و یادواره می‌گیرند و ... به این بند از پیام رهبر بدجور توجه داشتم:

"سپاس بی پایان پروردگار حکیم و مهربان را که در لحظه های نیاز این ملّت خداجوی و خداباور، بشارتهای تردید ناپذیر را بر دلهای بیدار نازل می فرماید و غبارها را می زداید." 

غبار رفت ...

یاد آن شب هم بخیر

***

مهمان‌های شهید:

ضربدر

دربست

مثبت منفی