۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رئیس جمهور» ثبت شده است

i am a kandid

این روزهای انتخابات که ملّت کرور کرور در صف ثبت‌نام نامزدی ریاست جمهوری هستند، به نوع ثبت‌نام‌کننده‌ها و حرف‌هایشان که توجه کنی می‌بینی مردم بیش از حدّ، ریاستِ جمهوری را ساده می‌دانند.

منظورم رئیس جمهور شدن نیست، چون همه‌شان می‌دانند که تایید صلاحیت نمی‌شوند و حتّی به زبان هم می‌آورند که رد صلاحیت خواهند شد. ولی این حضور و این ثبت‌نام یعنی مردم در مقام فکر و ایده، کار رئیس جمهور را خیلی ساده می‌دانند، آنقدر ساده، که کار یک مکانیک یا پزشک را اینگونه نمی‌پندارند.

بین ویدئوهایی که از صحبت‌های انتخاباتی این افراد هست، چیزی که گوشت را تیز می‌کند این است که واقعاً همه‌شان می‌دانند راه حلّ مشکلات کشور چیست.

تعدادی از این افراد در سه روز گذشته، فریاد می‌زنند که اگر تولید ملّی رونق بگیرد وضع مردم از این رو به آن رو می‌شود حال فرض کنید این صراحت و سادگی و جسارت در پرداختن به تولید ملّی را یک رئیس جمهور داشته باشد و واقعاً به تولید ملّی فکر کند و لا "صنایع خارجه که محیرالعقول ایرانی هاست(1)".

حتّی آن مردی که گفته بود به مردم حقوق سالیانه‌ی 100 هزار دلاری می‌دهم هم همین تولید ملی را راه حلش می‌دانست، چیزی که دولت فعلی (به عنوان واداده‌ترینش البته) نمی‌خواهد بفهمد و نه حتّی به وضوحِ دیگر حرف‌های تبلیغاتی‌اش به زبان می‌آورد.

البته مطالعه روی انگیزه‌های این افراد، شاید نتیجه‌ی مردم شناسی خوبی داشته باشد حتّی آن که می‌گفت I am a kandid.


(1) کتاب شذرات المعارف؛ آیت الله شاه آبادی؛ صفحه 91؛ از این کتاب باز هم بخوانید.

۲۴ فروردين ۹۶ ، ۱۶:۲۲ ۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

عکاسی «آراء پرور» در انتخابات ریاست جمهوری!

عکاسی «آراء پرور» پس از موفقیت‌های مکرّری که در تمام انتخابات‌های گذشته داشته است، برنامه‌ی خود را برای انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 اعلام کرد:

عکس با انواع ژست برای این ایّام گرفته می‌شود:

  1. انواع مدل «دست و چانه»؛ با امکاناتی نظیر تغییرات بنیادی در چانه


  2. چندین مدل «احترام به ارزش‌ها»؛ به همراه فوکوس تصویر شما در عمق پرسپکتیو عکس، و بلوری از ارزش‌ها


  3. ژست‌های «دردِ مردم داشتن»؛ عکس عده‌ای که از روی کاپشن‌شان هم می‌توانید تعداد دنده‌هایشان را بشمارید و قرار دادن شما در نقطه‌ی عطف جمعیت؛ میزان ملتمسانه بودن نگاه جمعیت و حالت دراز بودن دستان‌شان به سوی شما نیز در این بسته وجود دارد که جداگانه سفارش گرفته می‌شود.


  4. ژست‌های «ما خیلی حالیمونه»؛ در حال حاضر دو سه تا مدل داریم، مثل تصویر متفکرانه‌ی شما با بک‌گراندی از انواع گراف و نمودار و اعداد اعشاری.

    یک مدل خوب داشتیم که با بکگراندی بود از یک کتابخانه که تهش در افق گم بود، ولی دوره‌ی قبل استفاده شد، شرمنده.


  5. نمایش «شور و نشاط جوانی»؛ یک مدل هست که کمی هم فتوشاپ می‌برد، و آن تصویری است از جوانی شما در حال مدال گرفتن در یکی از رشته‌های ورزشی، انتخاب رشته‌ی ورزشی با خود شماست.

    مدل دیگری هم داریم که ته نشاط است و اینکه در یک مسابقه‌ی دوچرخه‌سواری شما را نشان بدهیم که نفر اول هستید و افراد پشت سر شما همه روی زمین افتاده‌اند و نفس نفس می‌زنند.

    یک مدل هم بود که میزان رأی آوری شما را خیلی بالا می‌برد و آن عکس با شورت ورزشی بود که متاسفانه در حال حاضر غیر قانونی شده است.


  6. مدل‌های اقتصادی؛ اگر طرح و پروژه‌ی اقتصادی دارید به کارتان می‌خورد. یک مدل هست که هزینه‌اش البته خیلی بالاست، و آن اینکه شما در نقش یک معرکه‌گیر هستید و مردم شما را دوره کرده‌اند، در تصویر شما یک عدد سکه‌ی 25 تومانی را دارید با دندان‌تان از وسط تا می‌کنید.
    باید بگم که 25تومانی‌اش هم طرح قدیم است؛ این عکس ردخور ندارد، جوری در ناخودآگاه مردم تاثیر می‌گذارد و شما را استاد مسلم اقتصاد می‌دانند که نگو و نپرس.

بالا بودن آراء شما غایت آمال ماست.

۲۸ فروردين ۹۲ ، ۲۲:۴۸ ۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

بیوگرافی یک خیلی آدم!

بیوگرافی یک خیلی آدم!

بر خلاف باقی آدم‌ها که چشم به این جهان می‌گشایند، او با چشم بسته، پا به این جهان گذاشت؛ هنوز مشخص نیست که آیا او در یک خانواده مذهبی به دنیا آمده است یا نه.

 

دوران تحصیلات او با سختی‌های فراوانی روبرو بوده است؛ چون طبق گفته‌ی پسر شوکت خانمِ کوچه‌ی بالا، وی هر روز این جمله را می‌شنیده: "امروز دیگه زنگ آخر در نری ها".

در کودکی هیچ استعدادی در چشم‌هایش دیده نشد، البته فقط در چشم‌هایش.

کودکی را به بزرگی رساند و بر اساس آخرین آمار دارد بزرگتر می‌شود. دو ساله که بود مادرش او را از شیر گرفت. در کودکی‌اش دچار شب ادراری بود.

 

همیشه نفس هایش را شمرده و آرام می‌کشد، قدم‌هایش را بزرگ بر می‌دارد، سینه‌اش را سپر می‌کند و شانه‌ها را راست، و چند قدمی که می‌رود دوباره آویزان می‌شود و یادش می‌آید که اینگونه راه رفتن چه قدر سخت است.

او یک عمر زندگی کرده است و از آخرین مدارک موجود چنین به دست می‌آید که  هنوز دارد مرحله‌های زندگی را رد می کند تا به غول مرحله‌ی آخر برسد.

۰۹ فروردين ۹۲ ، ۰۰:۴۸ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰