این روزهای انتخابات که ملّت کرور کرور در صف ثبتنام نامزدی ریاست جمهوری هستند، به نوع ثبتنامکنندهها و حرفهایشان که توجه کنی میبینی مردم بیش از حدّ، ریاستِ جمهوری را ساده میدانند.
منظورم رئیس جمهور شدن نیست، چون همهشان میدانند که تایید صلاحیت نمیشوند و حتّی به زبان هم میآورند که رد صلاحیت خواهند شد. ولی این حضور و این ثبتنام یعنی مردم در مقام فکر و ایده، کار رئیس جمهور را خیلی ساده میدانند، آنقدر ساده، که کار یک مکانیک یا پزشک را اینگونه نمیپندارند.
بین ویدئوهایی که از صحبتهای انتخاباتی این افراد هست، چیزی که گوشت را تیز میکند این است که واقعاً همهشان میدانند راه حلّ مشکلات کشور چیست.
تعدادی از این افراد در سه روز گذشته، فریاد میزنند که اگر تولید ملّی رونق بگیرد وضع مردم از این رو به آن رو میشود حال فرض کنید این صراحت و سادگی و جسارت در پرداختن به تولید ملّی را یک رئیس جمهور داشته باشد و واقعاً به تولید ملّی فکر کند و لا "صنایع خارجه که محیرالعقول ایرانی هاست(1)".
حتّی آن مردی که گفته بود به مردم حقوق سالیانهی 100 هزار دلاری میدهم هم همین تولید ملی را راه حلش میدانست، چیزی که دولت فعلی (به عنوان وادادهترینش البته) نمیخواهد بفهمد و نه حتّی به وضوحِ دیگر حرفهای تبلیغاتیاش به زبان میآورد.
البته مطالعه روی انگیزههای این افراد، شاید نتیجهی مردم شناسی خوبی داشته باشد حتّی آن که میگفت I am a kandid.
(1) کتاب شذرات المعارف؛ آیت الله شاه آبادی؛ صفحه 91؛ از این کتاب باز هم بخوانید.