۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ایران» ثبت شده است

گول بالفارِسی

در موکبی که فعالیّت داشتیم به اندازه کافی غذا پخش می‌شد، خیلی هم پخش می‌شد، خیلی هم شلوغ بود و چون امسال دستگاه صوت قوی‌ای داشتیم، تمام محوطه تحت شعاع صوت ما قرار می‌گرفت؛ به همین‌خاطر گاهی موکب‌های کناری خلوت می‌شدند و صوت‌شان بین صوت ما شنیده نمی‌شد.

موکب کناری ما که تازه راه افتاده بود بچه‌های عراقی بودند که چای می‌دادند و فلافل و ساندویچ گوشت. خود ما هم گاهی اوقات می‌رفتیم آنجا غذا می‌خوردیم.

یک شب که هر دو موکب مشغول پخش غذا بودیم موکب ما خیلی شلوغ و موکب کناری خیلی خلوت بود، شاید سه یا چهار نفر جلویش بودند. نوجوانی عراقی آمد جلوی زوّار و با لهجه‌ی عراقی گفت: «غذا غذا» و با غلظت هم می‌گفت طوری که می‌فهمیدی عراقی است.

وقتی برخورد ایرانی‌ها و بی‌تفاوت رد شدن از کنار پسرک را دیدم رفتم و بهش گفتم: «اخوی گول بالفارسی بفرمایید شام» پسرک که انگار دنیا را بهش داده باشم خندید و جمله‌ی من را تکرار کرد «بفرمایید شام آقا خانم، بفرمایید شام آقا خانم»

این کار خیلی تاثیر گذاشت توی این‌که جمعیت به سمت موکب عراقی برود. من هم کنارش ایستادم و داد می‌زدم: «خوش اومدین زائرین عزیز، بفرمایین شام رو مهمون برادرای عراقی‌تون باشین و غذای عراقی نوش جان کنین.»

جمعیت کم کم زیاد شد جلوی موکب. پسرک هم رفت تا در توزیع غذا کمک کند. من چند دقیقه‌ای به کارم ادامه دادم و جمعیّت را به سمت موکب آنها فرستادم و بعدش هم رفتم داخل صف ایستادم تا غذا بگیرم. اهالی موکب وقتی من را دیدند با ذوق از من تشکر کردند. برایم قشنگ بود که دیدم روزهای بعد وقتی غذا یا آب یا چای توزیع می‌کردند اوّل می‌آمدند به من می‌گفتند که بین زوّار اعلام کنم.

***

همیشه وقتی یک زائر در خاک عراق می‌پرسید: «چای ایرانی دارین؟» یا «اینجا غذای ایرانی می‌دین؟» با خودم می‌گفتم: «هیچ‌وقت دندونای اسب پیش‌کش رو نمی‌شمارن.»

غذاهای ما ایرانی بود ولی بعد از آن شب دیگر ایرانی بودن غذا را اعلام نمی‌کردیم. خیلی حسّ بدی بود وقتی می‌گفتیم که غذا ایرانی است، چون ناخودآگاه نشان می‌دادیم که مثلاً غذای ایرانی بهتر و بهداشتی‌تر است از غذای عراقی.

زائر ایرانی وقتی می‌فهمد که غذا یا چای ایرانی است بیشتر استقبال می‌کند، آن وقت کافی است که در چشمان یک عراقی که در موکب کناری تو چای یا غذای عراقی می‌دهد نگاه کنی و شرمنده بشوی از این کارت.

میزبان، عراقی‌ها هستند، نباید اتّفاقی بیفتد که گمان کنند هیئت‌ها و سازمان‌های ایرانی آمده‌اند در عراق و توفیق خدمت به زائر را از عراقی‌ها گرفته‌اند؛ کاری که ناآگاهانه از سمت بعضی نهادها و هیئات کشورمان دارد انجام می‌شود و به جای حمایت از عراقی‌ها دارند صاحب کار می‌شوند.

اربعین فرصتی است تا اخلاق‌مان را درست کنیم، و مفهوم وحدت را بسط بدهیم حتّی را در یک استکان چای عراقی.


عکس بالا را در پیاده‌روی اربعین 1393 و در مسیر نجف تا کربلا گرفتم.

۱۶ آذر ۹۵ ، ۱۶:۳۴ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

ترس از نام

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، حمید اسماعیل‌زاده با صدور پیامی مقاوت جوانان شیعه در مقابل دشمنان داعشی را تبریک گفت.

متن پیام به شرح زیر است: 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

صحنه‌های نبرد جوانمردانه جوانان شیعه در عرصه‌ی استکبار جهانی که همراه با اخلاق اسلامی و انسانی و دلاوری‌ها بود، باعث سربلندی و غرور همه شیعیان شد.

اگر چه ترس از نام حریف، دامن عدالت داوران را گرفت و حق جوانان غیور شیعه را ندادند، امّا مردم دنیا، نجابت و شایستگی‌های فرزندان شیعه را دیدند، و واکنش‌ها در شبکه‌های اجتماعی، حکایت از تأثیر مردانگی‌ها و کشتار فجیعانه‌ی جوانان شیعه و قساوت قلب احرابیون داعشی، و نتیجه معکوس قضاوت‌های ناعادلانه دارد، چرا که ذات مردم همیشه با مظلوم است.

با تسلیت به خانواده‌ی شهدا و خداقوّت به مردم و جوانان شیعه به ویژه سربازان در صحنه‌ی نبرد، امیدوارم پیروزی‌ها در مقابل دشمن امروزی، روزافزون باشد.

 

***

راضی نیستم اگر کلمات این پیام را در گوگل جستجو کنید و به جاهایی خاص برسید و فکرهای خاص بکنید!

نمی‌دانید بدانید، خیلی خودنگهدار شده‌ام این روزها.

۰۶ تیر ۹۳ ، ۰۰:۳۶ ۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰